جــــــــــــــــــــــــــــــار

جــــــــــــــــــــــــــــار زدن های یک سایه نشین حسین علیه السلام

جــــــــــــــــــــــــــــــار

جــــــــــــــــــــــــــــار زدن های یک سایه نشین حسین علیه السلام

خـــــــدایـــــــا
مـــرا بـبـخـش
که در کار خـیر
یا جــــــار زدم
یا جـــــــا زدم.
(شهید همت)



کپی، تکثیر، انتشـار مطـالب
"به هر شیوه و با هر نـامی"
مــــــــجـــــــــاز اســــــت.

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عقل» ثبت شده است

آیا خدا به مومنین عقل نداده!!!

سه شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۲ ب.ظ

47 دقیقه باهام بحث میکرد، تقصیر هم نداشت، عجله داشت! فکر میکرد الان اسلام رو دیگه با این حرفش نجات میتونه بده!!

گفتم رفیق! ایشاالله یه روزی به اینجا برسی یعنی پای عمل!

این که امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمان: فرزند زمان خودت باش یعنی این که الان باید فکر کنی که با این همه دجال و کمین دشمن چطور باید معبر بزنی تو دل نوجوون و جوون!!!

خیلی باز به حرف استاد غرق شدم:

خدا عقل و فهم و از دشمناش نگرفته، آیا از دوستانش میگیره؟!!

ای کاش ما مدعی ها برای همه کارهامون فکر کنیم، سلیقه ها و نظرهای دیگران را اگر قبول نداشتیم هم محترم بدونیم

دور وقتت را حصار بکش!

سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۴۱ ب.ظ

استاد میفرمودند:

اگر دور وقت خود را حصار بکشید، دیگه شیطان نمیتونه در آن رخته کنه، اما اگر وقت خود را بی حصار گذاشتی، زمینی است که در آن نه زراعت کرده ایم ، نه خانه ساخته ایم ، فقط اکتفا کرده ایم به این که اسمش به نام ما ثبته!

آدم اگر برای وقت خودش برنامه ریزی نکنه، شیطان برایش برنامه ریزی میکنه!

غیبت ها، تهمت ها، لغویات، لهو و لعب ها، حرف های بی مزه، همه این ها نتیجه بی برنامگیه.

عقل اگر برای وقت برنامه ریزی نکنه، نفس براش برنامه ریزی میکنه.

تیز کردن عقل!

سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۰۴ ب.ظ

در کنار همه خصلت های بدی که در کلاس درس دنیا از شیطان آموختم و شاید هم برخی مواقع شاگردی خوب بودم و با او به مباحثه پرداختم و حتی نکته ای بدیع به گوش این استادرانده شده ام رساندم، در عوض یک خصلت خوب را خیلی دوست داشتم و سعی ام بر رسیدن او بوده که انشاالله به لطف حضرت حق هم ثابت قدم و پیشرو باشیم در این خصلت.

برخی مواقع هم، از برخی مسافرانی که در این سفر دنیا، همراهم هستند، این را دیدم بهره بردم و  خیلی اوقات هم که  ندیدم زنگ خطر ذهن به صدا در آمد که ادب از که آموختی از ....

و چه لذتی دارد نیمه شب کتابک خواندن و تامل کردن....

آن هم وقتی می بینی لااقل آن خصلتی که دنبال تقویتش بودی چقدر برای یکی از اساتید اخلاقی مهم بوده که یک فراز کتابک را مختصش کرده است.

:

دیده اید قصاب هر از چند صباحی کارد قصابی اش را تیز میکند و اگر نکند کارش پیش نمی رود....

عقل هم کند می شود و  باید تیزش کرد.

عقل چگونه کند میشود؟

گاهی عقل در تشخیصش اشتباه میکند.

اگر بعدا که آدم فهمید اشتباه کرده است، اعلام کند اشتباه کردم، این مثل تیز کردن چاقوی عقل است.

اما ا گر با خودت بگویی ، اگر اشتباهم را عنوان کنم ، بعد از این ، حرف های مرا جدی نمیگیرند، چاقوی عقلت ، پس از هر اشتباه ، کندتر میشود.

هر جا که اشتباه کردی بپذیرش و بدان که در حال تیز کردن عقلت هستی!