صراط مستقیم میخواهد دلم!
دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۳ ق.ظ
خسته ام....
خیلی....
از دست .....
لالم....
دلم گرفته برای ...
نمیدانم چه کنم ...
باید خستگی ام راجبران کنم
شنیده ام از محرمانش که طوفان هایی در راه است
که آقایم در سه هفته قبل
سه بار مشهد رفته، دوبار جمکران!
البته به قول یکی از بچه ها که خبر را شنید گفت: خوش به حال آقا چه سعادتی!!!
و من هم خندیدم، اما از همان ها که از گریه غم انگیزتر است !
یاد جوانی افتادم که وقتی در راه کربلا ، از او پرسیدم که عکس آسیدعلی رو به چه مناسبت به سینه زدی؟
گفت با لهجه شمالی:
آقا نمیتونستن بیان ، ما به نیابتش داریم میریم ، خیلی لذت بردم ، افرین!
من هم به نیابتش نذر کرده ام ...
نــذر کـــرده ام
صد دور تسبیح " اهدنا صراط المستقیم" بخوانم
شاید این بار مسیرم به کربلا افتاد
فقط به نیابت آسیدعلی آقا...