دیروز تیم محبوب مان آمده بود تهران!
دیروز تیم محبوب مان آمده بود تهران!
مثل همیشه با لباسهای سه رنگ قرمز، سفید، سبز!
راستی مگر ما کمتر از هواداران دو رنگ مشخص هستیم که هر وقت تیمشان یک بازی مثلا مهم دارد با تمام رفیقان شفیقشان پاشنه ماشینشان را ور می کشند و یا حتی وسیله ای اجاره میکننند و از هر جای این مملکت خود را به تهران میرسانند؟!!
گاهی هم شبها میخوابند تا فردا به دیدن چند دقیقه هیجانات دنیاییشان بپردازند!
بگذارید بپردازم به بازی ....
بچه های تیم عجب تمرینی کرده بودند و با پیکرهای قوی و آماده در صحنه حاضر شده بودند!
و آفرین به هواداران!
ورود خانم ها هم ممنوع نبود و اتفاقا خوب هم استبقال کرده بودند جماعت نسوان!
راستی کدام مسابقه را سراغ داری که وزارت ورزشش به این راحتی مجوز به خانم ها بدهد!؟
بنده ناچیز که چیزی سر در نمی آورم ازاین بازی ها! ولی به نظرم خوب هم بازی کردند، خیلی منظم بودند ، فقط تماشاچیان از حول امضا دادن خیلی معطلشان کردند ! یعنی این مسابقه یکی دیگر از فرق هایش با دیگر بازی ها این بود که تماشاچیانش امضا می کردند و یادگاری تحویل بازی کنان میدادند!
و عجب صحنه هایی را خلق کردند!
ظاهرا مربی کارکشته آن ور آبی و قبلی شان خوب و سنجیده این بازی کنان را تربیت کرده بود که مربی جدید را هم به وجد آوردند تا بعد از تمام شدن بازی، مربی جدید هم اظهار رضایت کامل از تک تک بازیکنان جدیدش داشته باشد! چقدر هم از هواداران تعریف کرد این مربی و کیفشان را کوک کرد!
یکی دیگر از تفاوت های بازی این تیم این بود که بازی شان را با تمرین مناسب و در زمان مناسب و در مکان مناسب دقیق می سنجند و بعد اقدام میکنند! از قبل به کسی خبر نمیدهند که کی بازی دارند!
آری ، کلاسشان بالاست این بازی گرهای صحنه دیروز مسابقه !
عجب ماشینهایی داشتند و چنان این ماشینهایشان را به رخ میکشیدند که حسرت از کنه جان آدمی بلند میشد!
یعنی میشود روزی بر ماشین آن ها سوار شوم؟!
و بازنده های دیروز ، بد شکستی متحمل شدند!
ترکیب غافل گیر کننده این تیم چنان متحیرشان کرده بود که همه ترکیب هایی که چیده بودند را به هم ریخت!
خرابتانم! خراب!