جــــــــــــــــــــــــــــــار

جــــــــــــــــــــــــــــار زدن های یک سایه نشین حسین علیه السلام

جــــــــــــــــــــــــــــــار

جــــــــــــــــــــــــــــار زدن های یک سایه نشین حسین علیه السلام

خـــــــدایـــــــا
مـــرا بـبـخـش
که در کار خـیر
یا جــــــار زدم
یا جـــــــا زدم.
(شهید همت)



کپی، تکثیر، انتشـار مطـالب
"به هر شیوه و با هر نـامی"
مــــــــجـــــــــاز اســــــت.

ملاط برادری!

دوشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۵۶ ب.ظ

چقدر باید وقت گذاشت! کلی برنامه ریزی میکنی که سرموقع کارهات رو انجام بدی و یک دفعه! یک دفعه مجبور می شی برخی کارهات رو به خاطر یه کار واجب عقب بیاندازی...

امروز از اون روزها بود، از همون روزایی که باید برخی کارها عقب می افتاد و یا اینکه مثل این مریض هایی که تو دکتر می آن می رن پیش دکتر دارو نشون بدن و اصطلاحا بین مریض بشون میگن باید کارهام رو این طور برنامه می ریختم تا فشرده، با سرعت و دقت انجام دهم، این ببن مریض رو هم کنترل کنم.

بگذریم فقط یک اشاره و آن این که برخی مواقع باید 1 تا 4 ساعت بنشینی، بایستی، یخ بزنی، عرق کنی، درد بگیری، نال بزنی، تمام ملکوت و جبروت و هماهنگ کنی تا بتونی دور و بری هات رو توجیه کنی!(بالاخره در جنگ حلوا پخش نمی کنند، آن هم از نوع جنگ نرمش!) البته، بنده هم با آسمون ریسمون بافتن مخالفم، این رو نگفتم، توجیه رو میگم، بالاخره این جزء ابزار کاره و خیلی هم مهمه ، به نظرم اگر کسی تو کار فرهنگی نداشته باشه باید جمع کنه بره و اون خونِ دل خوردنه! آخه بعضی وقتها باید مسلّم ها را توجیه کنی و این خیلی اذیت کننده است!

بعضی وقتها میگم خوش به حال اوباش که اگر تیمشون رو انتخاب کردند اینقدر مرام دارند که زیر بساطشون نزنن و گنده لاتشون رو همه قبول کنن و هواش رو داشته باشن، حتی اگر درست نگه!  و این حسرت خوش به حالی وقتی بهم دست می ده که می بینم کودک دیروز که تازه از دامن کوچه و یا مادرش به جمع ما پیوسته بود، حالا پشیزی هم نه قَدرت، احترامت را هم نگه نمی دارد!

و واقعیت مطلب این است که شاید ملاط برادری ما کم شده، آری به قول آن استاد بزرگواری ملاط برادری ، انصاف است.اگر بین انسانها ملاط انصاف نباشد، مثل آجر از روی هم می لغزند و پایین می افتند، انصاف، مثل بتون آرمه، دو تا آجر را به هم چفت میکند. آدم های با انصاف به هم قفل می شوندو انصاف آن دندانه ای است که به هم قفلشان میکند. دیده اید که دو تا آجر که با سیمان به هم چسبیده اند، نمی توان از هم جدا کرد؟ آجرها تکه تکه میشوند اما از هم کنده نمی شوند.آری، ارتباطی که دین بین دو انسان برقرار می کند، بیشتر از ارتباطی است که بین انسان و بدن اسنان برقرار است و حال شاید حرف دل من را بفهمید که میگویم خیر سرمان ما حزب اللهی، هیئتی هستیم!

و اگر بگویند دست پرورده خودتان هست میگویم من که از خاک پای ابوتراب بالاتر نیستم که او گفت که قرآن ناطق منم ولی همان یاران دیروزش ارزشی به کلام ناطق قرآن نگذاشتند و این داستان ظاهرا باید ادامه دار باشد...

خدا کند ارتباط هایمان مثل شهدای کربلا باشد که بدن هایشان ریز ریز شد، امام ارتباطشان قطع نشد. خدایا، جان ما رابگیر ، اما دل ما را از رحمه الله الواسعه جدا نکن.

نظرات  (۳)

الاهی آمین............
سلام فرمانده
انشاالله خداوند این دعا را به درجه اجابت برساند
و قلبهامون رو با سیمان مخصوص به بچسباند.
التماس دعا
سلام
امیدت به خدا باشه که هست .
سفره ای پهن شده ، به سختی
بنابر تجربه و اعتقاد شخصی  اگر به تعداد انگشتان دست هم بیان بهره ببرند، کافی است
البته بنابر تعریف واژه "حزب اللهی" 
اگر فردی حزب اللهی واقعی شد
مصداق همون مثال معروفه "یک مرد جنگی به از صد هزار"
اللهم اجعلنی من انصارک و اعوانک بجاهِ محمدٍ و عترته الطاهرة،

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">