پرسیدن!
آهای ، آقاهایی که قول دادید!
میترسم بگم بچه ها، نکنه یه وقت بهتون بر بخوره! (بماندکه ما همیشه خودی ها رو بچه ها صدا میزنیم، مثل بچه های جنگ)!!!
(این درد برای خیلی هامان هست!)
این همه گذشت و خیلی گذشت، رفتار و سیره هر فرد نشانگر شخصیت و علقه و ایمان اوست، نه حرف او!!!
مشکلمان این است که نمی پرسیم وقتی نمیدانیم جریانی را، وقتی نمیدانیم و بلد نیستیم ، تازه وقتی هم میپرسیم به تریپ قبامون بر میخوره که اون چیزی رو که شما میخواستی بهت نگفتن!!!
اون قاری مصری ، بعد از تلاوت مورد تشویق آیت اللهی که عظمی هم بود قرار گرفت، حضرت آیت الله گلپایگانی را میگویم، خودتان بروید بخوانید ایشان کی بودند!
در پایان جلسه، آقا بعد از تشویق از او می پرسند: ببین حمد و سوره ام را درست میخوانم یا نه ؟!!!
قاری مصری که انتظارچنین رفتاری را ندارد، بعد از این که با دقت گوش میدهد و پس از تاکید بر درستی قرائت ، آن را شبیه تلاوت مردم مکه و مدینه میداند .
درسی به این بزرگی به ما داده اند که نبایداز پرسیدن بدمان بیاید، البته نه پرسیدن بی تحقیق ، پرسیدنی که خودت هم اقلی دست و پا برای یافتن پاسخش داشته باشی!!
ببخشید که کشکول وار است ، دلم پر است و نمیخواهم اصلا چیزی بر این کوفیان بگویم!!!
- ۹۳/۰۸/۲۶