نفهمیدم و غلط ها کردم!
دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۴۱ ب.ظ
واقعا بعضی تصمیم ها سخته، مخصوصا تو این زمان سخته!
نمیدونم، فقط فهمیدم باید کم حرف بزنم!
خیلی ها از همین زبون نیم مثقالی ناراحت شدند، رونده شدند!
خودم نفهمیدم، از عمد چیزی نگفتم، ولی خب، شدن، دیگه!
حالا سختیش اینجاست که آیا حرف بزنم وقتی احساس میکنم باید بزنم، حتی به اندازه له شدن و قربانی شدن شخصیت هایم؟!
این جاست که سخته!
این جاست که شیطون از چند جهت حمله میکنه تا تصمیم درست رو نگیری!
برخی ها که از نزدیک آشنایند شاید طعنه ها خوردند به گمان خودشان از این کمتر از خاک!
جار بوده عزیزان ، جار! به دل نگیرید ، ببخشید و حلالمان کنید، خوبی و گذشت از بزرگواران هست!
- ۹۳/۱۰/۰۸