هل من ....
شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۱ ب.ظ
با زور خودم رو کنج بهشت جا کردم و شروع کردم عالیه المضامین رو!
یاد همه شما مراحمین هم کردم!
یاد شما همسنگران!
و رصد میکردم ملائک رو !
البته تفضل حضرت بود که ما را برد! در اتاق جنگی 3 روز فرماندهان ارشد آمدند و سرخط ها دادند!
فقط بچه ها! اگر زشت نبود همون طوری که تو ذهنم زدم همونجا، عملا هم هروله کنان شور میگرفتم و واویلا واویلا سر می دادم !
واااااای! چه خبره !
فعلا ماموریت خوردم و نیاز به نیرو دارم!
نیرو میخواهم!
نیروی خوبه معتقد ولایت پذیر برای چند تا خط میخواهیم!
هر کی مردش هست! هر کی از تیر و ترکش نمیترسه، از سنگر نمی ترسه یاعلی!
به هر نحوی میتونید ارتباط بر قرار کنید تا شروع کنیم !(ترجیحا ثبت ایمیل تا از این طریق طرح چکشکاری شود)
نباید بگذاریم بی آبی محسوس بشه...
نباید علمدار رو به خطر بیندازیم....
***
سوز بی آبی اثر کرده است بر اهل حرم....
- ۹۳/۰۹/۰۱
+ ما هم مورد سوال واقع میشیم