فانیِّ جدّی!
صلی الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام....
و اما بعد...
درسی که از این محرم گرفتم این بود که برای جدی ترین مساله ای که شوخی گرفته ام فکری کنم !
مهمانی یک شب دانشگاه هنر و مهمانی یک مجلس ترحیم امیرسرتیپی این معجون را هدیه ام کرد!
واقعا آیا غیر ز این مساله ی جدّی در زندگی ما هست که کلا به سخره و شوخی گرفته ایم؟!!
چه چیز؟
مرگ!
چه کسی از دستش در رفته !
و چه کسی برایش خود را آماده کرده؟!
مگر پدرمان نفرمود که این دنیا میدان آمادگی است!
در این مسابقه های فوتبال دیده اید مثلاً اگر قرار است جامی برگزار شود، یا یک مسابقة کشتی بین المللی برگزار شود، شش ماه، یک ماه، سه ماه، چهار ماه قبل، شرکت کنندگان را به جایی می برند که آنها را آماده کنند، برای این که برای شرکت در آن مسابقه آماده باشند.
یا کنکور آزمایشی برگزار می کنند برای این که دانش آموز یاد بگیرد چگونه به سؤال جواب بدهد و تست بزند، و بعد او را به مرحلة امتحان می برند. آری میدان آمادگی جایی است که انسان خودش را برای ورود به مسابقه مهیا می کند خودش را گرم می کند.
پدرمان فرمود: این دنیا میدان آمادگی است، «وَغَداً السِّباقَ»؛ و قیامت میدان مسابقه است، یک مسابقه همیشه هم بازنده دارد و هم برنده.
دو حالت دارد، نمی شود که هر دو گروه برنده شوند، یکی برنده است و یکی بازنده. یکی جلوتر می رود و یکی عقب می ماند.
برنده ها در بهشت و بازنده ها در جهنم هستند.
حالا به دنبال گرم کردن هستم، خیلی وقت ندارم ، خیلی وقتم کم است ، مخصوصا آتش گرفتم از آخرین نامه اربابم که از کربلا به برادرش نوشت و آن هم دو جمله با این مضمون :دنیا فانی است، عقبی باقی است.
حال در این معبر باید به فکر مقصد بود، بچه ها دیر شده ،خیلی وقت نداریم!!!!
- ۹۳/۰۸/۱۹